بنچمارک چیست؟ ابزاری قدرتمند برای اندازه‌گیری و بهبود در دنیای بازاریابی

در بازاریابی بنچمارک به فرایند مقایسه عملکرد استراتژی‌ها، کمپین‌ها و فعالیت‌های بازاریابی یک شرکت با بهترین استانداردها و عملکردهای صنعت گفته می‌شود. این مقایسه به شرکت‌ها امکان شناسایی نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی کنند و فرصت‌های بهبود را بیابند. با استفاده از بنچمارکینگ، بازاریابان می‌توانند تحلیل دقیقی از عملکرد رقبا و روندهای بازار به دست آورند و استراتژی‌های موثرتری برای جذب و حفظ مشتریان توسعه دهند. این استاندارد ارزیابی عملکرد با استفاده از مراحلی در انواع مختلف بنچ مارکینگ انجام می‌شود که در این مقاله بررسی می‌کنیم. چند دقیقه به مطالعه این مطلب اختصاص دهید تا بدانیم بنچمارک چیست. 

بنچمارک؛ استانداردی برای ارزیابی عملکرد کسب‌وکار

بنچمارک (Benchmark) به معنای تعیین معیار و اندازه‌گیری عملکرد یا کیفیت در زمینه‌های مختلف است. در کسب‌وکار و فناوری اطلاعات، بنچمارک به فرایند مقایسه عملکرد یک سیستم، محصول یا سرویس با استانداردها و بهترین‌های صنعت اشاره دارد. این مقایسه به منظور شناسایی نقاط قوت و ضعف، ارزیابی کارایی و تعیین فرصت‌های بهبود انجام می‌شود. برای مثال در زمینه نرم‌افزار، بنچمارک، شامل ارزیابی سرعت پردازش، مصرف منابع و قابلیت‌های دیگر یک برنامه در مقایسه با نرم‌افزارهای مشابه باشد. همچنین این استاندارد در ارزیابی سامانه پیامکی، برای مقایسه قیمت پنل پیامکی با سایر سامانه‌هی ارسال پیام و نرخ تبدیل مخاطب به مشتری را فراهم می‌کند. 

در تحلیل مالی و اقتصادی، بنچمارک به معیارهایی گفته می‌شود که به ‌عنوان مبنای مقایسه عملکرد مالی یا سرمایه‌گذاری‌ها استفاده می‌شود. برای مثال، سرمایه‌گذاران ممکن است عملکرد یک پرتفوی سرمایه‌گذاری را با شاخص‌های بورس یا سایر معیاره‌های مالی ارزیابی کنند که آیا بازده سرمایه‌گذاری آن‌ها در سطح قابل قبولی قرار دارد یا خیر. 

مهم‌ترین ویژگی‌های بنچمارک چیست؟

ویژگی‌های بنچمارک در بازاریابی شامل کلیه فرآیند و نتایج بررسی عملکرد در مقایسه با استانداردها و بهترین‌های صنعت می‌شود. برای مثال از این معیار در سامانه ارسال پیامک برای سنجش تعداد پاسخ‌های دریافتی از کاربران استفاده می‌شود. در ادامه به بررسی سایر ویژگی‌های بنچمارک می‌پردازیم. 

• مقایسه عملکرد: بنچمارک در بازاریابی شامل مقایسه عملکرد کمپین‌های تبلیغاتی، استراتژی‌های بازاریابی و فعالیت‌های برند با رقبای اصلی و بهترین استانداردهای صنعت برای شناسایی نقاط ضعف و قوت است. 
• شناسایی معیارهای کلیدی: این فرآیند به تعیین و تحلیل معیارهای کلیدی عملکرد (KPIs) مانند نرخ تبدیل، هزینه به ازای هر مشتری جذب شده (CAC) و بازگشت سرمایه (ROI) کمک می‌کند. 
• تحلیل رقبا: این تحلیل به کسب‌وکارها این امکان را می‌دهد که روش‌های مؤثر رقبا را بررسی کنند و از آن‌ها برای بهبود استراتژی‌های خود بهره‌برداری کنند.
• روندهای بازار: بررسی روندهای بازار به شرکت‌ها امکان می‌دهد که استراتژی‌های بازاریابی خود را بر‌اساس تغییرات بازار تنظیم کنند.
• توسعه استراتژی‌ها: استفاده از نتایج بنچمارکینگ به طراحی و پیاده‌سازی استراتژی‌های بهبود یافته و مبتنی بر داده‌های واقعی کمک می‌کند. 
• ارزیابی اثربخشی: این ارزیابی شامل بررسی میزان تعامل کاربران، تاثیرگذاری پیام‌های تبلیغاتی و موفقیت در دستیابی به اهداف تعیین شده است. 
• بهبود مستمر: با تحلیل منظم و استفاده از نتایج بنچمارک، شرکت‌ها، شرایط بهبودهای مستمر را شناسایی و پیاده‌سازی کنند تا به رقابتی‌تر و موثر‌تر شوند.

بنچمارکینگ به تعیین اهداف قابل دستیابی و واقع‌بینانه بر‌اساس عملکرد فعلی و بهترین‌های صنعت کمک می‌کند. این اهداف می‌توانند به‌عنوان معیاری برای سنجش پیشرفت و موفقیت استراتژی‌های بازاریابی عمل کنند.

مراحل استفاده از بنچمارک؛ چگونه از این استاندارد استفاده کنیم؟

استفاده از بنچمارک (Benchmark) در بازاریابی به معنای مقایسه عملکرد شرکت یا برند با بهترین‌ها یا استانداردهای صنعتی است. این ابزار به شرکت‌ها کمک می‌کند تا نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی کرده و راهبردهایی برای بهبود و رقابت بهتر با دیگران پیدا کنند. برای مثال اگر کسب‌وکاری در تعامل با مخاطبان، چالش داشته باشد، خرید تلفن ابری راهکار خوبی برای این برندها به شمار می‌رود. 

در بازاریابی بنچمارک برای تحلیل رقبا و بهبود عملکرد در حوزه‌های مختلف به کار می‌رود. در ادامه به بررسی روش‌های تعیین بنچمارک می‌پردازیم. 

شناسایی بهترین رویه‌ها (Best Practices)؛ اولین مرحله از تعیین بنچمارک

با استفاده از بنچمارک، شرکت‌ها، بهترین روش‌ها و استراتژی‌های رقبای موفق در بازار را شناسایی می‌کنند. سپس این روش‌ها را در کسب‌وکار خود اعمال خواهند کرد. این امر به بهبود کیفیت محصولات و خدمات کمک می‌کند. برای مثال به منظور بهبود روش‌های تعامل با مخاطب از ارسال اس ام اس انبوه استفاده کنید. 

در دومین مرحله از تعیین بنچمارک، رقبا را تحلیل کنید

شرکت‌ها می‌توانند عملکرد خود را در زمینه‌هایی مانند استراتژی‌های بازاریابی، تبلیغات، خدمات مشتری و فروش با رقبا مقایسه کنند. این مقایسه به آن‌ها کمک می‌کند نقاط قوت رقبا را شناسایی کرده و راه‌های بهبود عملکرد خود را پیدا کنند. به‌این‌ترتیب از این راهکارها برای ارائه انواع تبلیغات مثل تبلیغات دندانپزشکی استفاده می‌کنند تا مخاطب بیشتری را جذب کنند. 

بهبود استراتژی‌های بازاریابی؛ سومین مرحله استفاده از بنچمارک

بنچمارک به شرکت‌ها کمک می‌کند تا نقاط ضعف استراتژی‌های فعلی خود را شناسایی کنند و با توجه به تحلیل‌های بدست‌آمده، راهکارهای بهتری برای جذب مشتریان، افزایش فروش و ارتقای برند خود پیدا کنند. بنچمارک به کسب‌وکارها این امکان را می‌دهد که کارایی کمپین‌های بازاریابی و تبلیغات خود را با دیگران مقایسه کنند. این ابزار به شناسایی نقاط بهینه‌سازی و تنظیم بودجه تبلیغاتی کمک می‌کند. با‌توجه‌به بودجه و استراتژی مورد نظر برای ارسال متن برای عطر فروشی اقدام کنید. 

در چهارمین مرحله از تعیین بنچمارک، مزیت رقابتی ایجاد کنید

استفاده از بنچمارک به کسب‌وکارها این امکان را می‌دهد که نه تنها در سطح رقبا قرار گیرند، بلکه از آنها پیشی بگیرند. با تحلیل داده‌های رقابتی و استفاده از بهترین استراتژی‌ها، می‌توان مزیت‌های رقابتی ایجاد کرد. برای شناساندن مزیت‌های رقابتی از ابزارهای پر مخاطبی مثل اینفلوئنسر مارکتینگ استفاده کنید. 

از طریق مقایسه معیارهایی مثل سطح خدمات، تجربه مشتری و میزان رضایت مشتری با رقبا، شرکت‌ها می‌توانند بفهمند که چگونه می‌توانند خدمات بهتری به مشتریان خود ارائه دهند و رضایت آنها را افزایش دهند.

تعیین اهداف؛ آخرین مرحله استفاده از بنچمارک

با استفاده از بنچمارک، شرکت‌ها می‌توانند اهداف خود را با توجه به عملکرد دیگران و استانداردهای صنعتی تنظیم کرده و از تعیین اهداف غیر‌واقعی یا بیش از حد چالش‌برانگیز اجتناب کنند.

چند نوع بنچمارک داریم؟ بررسی ۷ نوع بنچ مارکینگ

بنچمارک به معنای سنجش و مقایسه عملکرد با یک مرجع یا استاندارد است و انواع مختلفی دارد که هر کدام برای اهداف متفاوتی به کار می‌روند. در ادامه، انواع رایج بنچمارک را معرفی می‌کنیم. 

۱. بنچمارک داخلی (Internal Benchmarking): در این نوع بنچمارک، شرکت‌ها عملکرد بخش‌های مختلف خود را با یکدیگر مقایسه می‌کنند.

۲. بنچمارک رقابتی (Competitive Benchmarking): این نوع بنچمارک به شناسایی نقاط قوت و ضعف رقبا و درک موقعیت خود در بازار کمک می‌کند. شرکت‌ها می‌توانند استراتژی‌های رقبا در حوزه‌های مختلف مانند بازاریابی، فروش و خدمات را تحلیل کرده و برای بهبود عملکرد خود استفاده کنند.

۳. بنچمارک کاربردی (Functional Benchmarking): در این نوع بنچمارک، عملکرد یک حوزه خاص از کسب‌وکار با شرکت‌های دیگر در همان حوزه، مقایسه می‌شود. 

۴. بنچمارک عمومی (Generic Benchmarking):‌ این نوع بنچمارک شامل مقایسه عملکرد شرکت با شرکت‌های دیگر در حوزه‌های مختلف صنعتی و تجاری، بدون توجه به صنعت خاص می‌شود. 

۵. بنچمارک فرآیندی (Process Benchmarking): در بنچمارک فرآیندی، فرآیندهای خاص یک سازمان (مانند زنجیره تامین، تولید یا خدمات مشتریان) با فرآیندهای مشابه در سازمان‌های دیگر مقایسه می‌شود. 

۶. بنچمارک عملکردی (Performance Benchmarking): بنچمارک عملکردی به مقایسه عملکرد شرکت در زمینه‌های کلیدی مثل بازدهی، سرعت تولید، کیفیت محصولات و میزان بهره‌وری می‌پردازد. 

۷. بنچمارک استراتژیک (Strategic Benchmarking): این نوع بنچمارک تمرکز بر استراتژی‌های بلندمدت شرکت‌ها دارد و به مقایسه استراتژی‌ها و راهبردهای کلان شرکت با سایر شرکت‌های موفق می‌پردازد. 

هر یک از این انواع بنچمارک با‌توجه‌به نیاز شرکت و حوزه مورد نظر استفاده می‌شود و به بهبود عملکرد و افزایش رقابت‌پذیری کمک می‌کند.

استفاده از بنچمارک؛ ابزاری موثر برای هموار کردن مسیر رشد کسب‌وکار

استفاده از بنچمارک ابزاری موثر برای شناسایی نقاط قوت و ضعف سازمان‌ها در مقایسه با رقبا و استانداردهای صنعتی است. این روش به کسب‌وکارها کمک می‌کند تا با تحلیل عملکرد داخلی و خارجی، بهترین رویه‌ها را شناسایی کرده و بهینه‌سازی‌های لازم را در فرآیندها، استراتژی‌ها و نتایج مالی اعمال کنند. شرکت‌ها با بهره‌گیری از بنچمارک، مزیت رقابتی خود را تقویت کرده و در نهایت به بهبود مستمر و رشد پایدار دست می‌یابند.